چرا باید تغذیه سالم داشته باشیم؟

باید تغذیه سالم داشته باشیم تا بدنی جسمانی با مزاج متعادل برای رسیدن به کمالات الهی ساخته شود.

براساس مبانی توحیدی، انسان یک حقیقت واحد ممتدی از فرش(مراتب پایین)تا فوق عرش(مراتب بالا) است که در سیر تکاملی خود هر چه بیشتر این وحدانیت را حفظ کند کمالات بیشتری حاصل می نماید،بدین معنا که وقتی او در مراتب پایین تعادل و یکپارچگی و توحید خود را حفظ نماید از طریق مراتب مافوقش از ملکوت عالم کسب فیض(کمالات الهی) می نماید.

به طور مثال وقتی انسان می خواهد یک مساله ریاضی حل نماید نیاز دارد که از اشتغالاتی که یکپارچگی و تمرکز او را کم می کند دوری کند تا به جواب برسد.بدن جسمانی انسان نیز دارای مزاجی است که از ترکیب عناصر حاصل شده است و اگر این ترکیب  متعادل و یکپارچه باشد جسم باقی است و این تعادل باعث می شود که او کمالات الهی را از ملکوت کسب نماید.

 با نگاهی تحلیلی به مراتب پایین انسان می بینیم که او دارای یک بدن جسمانی و در مرتبه بالاتر روح بخاری است که نفس تدبیر کننده بدن،از طریق آن با بدن جسمانی در ارتباط است.تعادل مزاج جسمانی سبب تعادل روح بخاری می گردد و این باعث می شود تا نفس مُدبّر بدن شرایط کسب کمالات از ملکوت را بدست آورد هر عاملی نظیر اشتغالات ذهنی  و تغذیه ناسالم(خوردن ونخوردن نامناسب) که این مزاج را بر هم بزند موجب می شود که انسان  از کمالات قوی تر باز بماند.

عواملی مانند تغذیه سالم،ذکر،دعا ، عمل صالح و هر عملی الهی  موجب تقویت و تعادل مزاج انسان می گردد.

البته در صورتیکه نفس ناطقه انسانی قوی بشود می تواند بدن جسمانی خود را در شرایطی که بدنهای معمولی از بین می روند حفظ نماید 

انسان کامل  صاحب مزاج  معتدل

مزاج اولیا الهی و انسانهای کامل را به لحاظ اعتدال بهترین مزاج می دانند و می گویند  پیغمبر اسلام صلوات الله علیه  دارای معتدل ترین مزاج است که توانسته قوی تری معارف الهی یعنی قرآن را از ملکوت عالم بگیرد.

حدیث

روزی حضرت وصی علیه السلام به یکی از دانشمندان یهود فرمود: هر کس طبع او معتدل باشد مزاج او صافی گردد، و هر کس مزاجش صافی باشد اثر نفس در وی قوی گردد، و هر کس اثر نفس در او قوی گردد به سوی آن چه که ارتقایش دهد بالا رود، و هر که به سوی آن چه ارتقایش دهد بالا رود به اخلاق نفسانی متخلق گردد و هر کس به اخلاق نفسانی متخلق گردد موجودی انسانی شود نه حیوانی ، و به باب ملکی درآید و چیزی او را از این حالت برنگرداند.
 پس یهودی گفت : الله اکبر!ای پسرابوطالب! همه فلسفه را گفته ای - چیزی از فلسفه را فروگذار نکرده ای.

 برای اطلاعات بیشتر لازم است به کتابهای حکمت و فلسفه اسلامی در تبین معرفت نفس رجوع کرد.